نهنگ فیروزه ای

۲ مطلب با موضوع «از آنچه میبینم» ثبت شده است


واقعا جذابیت قسمت اول را نداشت | ایده قسمت اول خیلی ناب بود و آدم را به شدت کنجکاو میکرد،قسمت اول کار تکی بود برای خودش، اما خب این قسمت واقعا حرف جدیدی برای گفتن نداشت | بین همه شخصیت های داستان مینهو را از همه بیشتر دوست دارم، نمیدانم چرا اما واقعا موقع درگیری ها فقط نگران مینهو میشوم، یک آزادی از بند تعلق خاصی در چشم هایش دارد :دی | قسمت های چندشش را رد میکردم | مثل چسب مایع است بر روی کائوچو ، تاثیر صحنه های ترسناک و چندش فیلم بر روحم | واقعا خدا را شکر آینده زمین اینطور نیست که اینها ترسیم کردند تقریبا در همه فیلم های هالیوودی که دیدم یک دختری هست که با قهرمان فیلم سر و سری پیدا میکند و مسیر داستان را یک طوری عوض میکند؛ در خیلی از فیلم های ایرانی هم همینطور است، تا اینجا شاید خیلی قابل ایراد نباشد، مشکل از اینجا شروع میشود که آرمان های قهرمان داستان حول جلب توجه و محبت یک زن بچرخد طوری که هدف اصلی اش را گم کند، میشود اوج افول اشرف مخلوقات یعنی | ندیدید هم ندیدید!


فیلم کنجکاو کننده ای بود | و غیر منتظره | هر لحظه ممکن بود هر اتفاقی بیفتد | و خب انقدر جالب بود که بخاطرش صحنه های چندشناکش را تحمل کنم | موسیقی فیلم تاثییر خیلی خیلی به سزایی در فضاسازی و برانگیختن احساس در مخاطب داشت | از نظر روانشناسی میخواست نحوه مواجهه آدم ها با هنجار ها و چهارچوب هایی که برایشان ساخته اند را نشان بدهد، البته شاید | ما اگر بودیم توماس وار عمل میکردیم عایا؟ | مومن هم که در هیچ چهارچوبی نمیگنجد | بنظرم لازم است قسمت دومش را هم ببینم تا بتوانم کامل تر نظر بدهم | علی الحساب اگر یک فیلم هیجانی تخیلی و شاید اکشن میخواهید پیشنهاد میشود! | و خب از این فیلم ها بود که مدتی در خلسه اش خواهم ماند احتمالا!